خوب چی بگم ... اصلا نمیدونم از کجا بخوام شروع کنم ولی باید بگم ... باید بگم چون دیگه نمی تونم تو خودم نگه دارم ... ولش کن چرا این حرفارو میخوای بگی ... ولش کن ... تو آدم بشو نستی . خدا چی بگم .. چی کار کنم ... بازم شد یه غروب جمعه بازم اون غم همیشکی ... یادمه اوایل خیلی ذوق و شوق داشتم وقتی جمعه میشد به خیال خودم فکر میکردم شنبه ، آره شنبه اول هفته بالاخره فردا میاد ... ولی الان چی ...یادش بخیر گفتم که از آزمون اول قلم میرم و ثبت نام میکنم و باهاش میخونم و ال و بل و ....بیچاره بابام هم حرفی نزد .. گفت اگه فک میکنی لازمه من حرفی ندارم ... الان چه جوری تو چشمام نگاه کنم ... آخه دیگه سنی ازش رفته ... خودم هم میدونم که بعد از بازنشستگی دیگه اون شغل سنگین رو انتخاب نمی کرد ... همش به خاطر من بود ... بنده خدا دلش خوشه داره برای من خرفت شرایط فراهم میکنه که درس بخونم .... خاک بر سرت ... با بابات هم رو راست نبودی ... بیچاره چقدر جلوم شرمنده شد وقتی اول سال خرج و دخل کلاس کنکورهای بچه های مردم رو بهش گفتم و ازش بازخواست کردم که چرا منو از اول نفرستاده غیرانتفاعی توپ . ولی داشت چک و قرارداد خرج و دخل کلاس کنکور و آزمون را میداد و امضا میکرد ، دقیقا میشد از چهره اش خوند که چقدر استرس پاس کردن اونا رو داره . بالاخره نمیگم وضعمون خیلی بده ولی خوب پول تو خونه ما از اولش با حساب و کتاب اومده . دیگه خسته شدم این پارک هم شده برام مرور جمعه های یه هفته در میون که از 7 از خونه میزنم بیرون و دم ظهر برمیگردم ... مث مترسک ... آره مثلا باید میرفتم آزمون میدادم ...دیگه روم نمیشه اونجا هم برم .. آخه چی شد ... چی شد به من ؟ دیگه از مرورش هم خسته شدم خیر سرم اون همه ادا و افه اومدم که من دانشگاه آزاد برو نیستم و جنمش رو دارم و میخونم واسه دولتی ... الان فکر میکنم که همون آزاد هم اگه ازم امتحان بگیرن هیچی نمیشم ...بدتر از همه اینه که وقتی اون خواهر کوچکترم ازم یه سوال درپیت حتی اول ، دوم دبیرستان هم میپرسه به خیال خودش چون من کنکوری ام و دیگه الان اینا رو فوت آبم ... اولش نمیتونم حلش کنم ... به قول خودمون لازمه یه تقلب به درسنامه اش بزنم. برام تکراری شد روزها و هفته ها ... دیگه کارم از امروز و فردا کردن و شنبه کردن ها و ... گذشته ... من انگار محکوم شدم به فنا ....آخه چند سال باید عقب بمونم ... چقدر باید به خودم و خدا قول بدم و بازم دست دست کنم ... از خودم متنفرم ... دیگه بدم میاد ولی این غرور لعنتی و ترس اجازه نمیده بیام و جلوی بابام و مامانم بگم ... " منو میبینی ... میبینی پشت کنکور موندم ... آره هیچی نشدم ... هیچی ... همون پارسالشم بهونه آوردم که کنکور اتفاقی خراب شد ...." دیگه ... کلاس کنکور کارم شده چاپ کردن از رو تخته وایت برد و هیچی نمی فهمم ... آخه خودم میدونم که چیزی از قبلش نخوندم ... سر آزمون ها هم فقط تو فکر تقلب و اینکه چشمای دزدم یه لحظه بره رو پاسخنامه کناری و از روش چند تایی رو شکار کنم ... امتحانات دی ماه هم که نگو ... از الان تو افسردگی پاس کردن فیزیک هستم . البته تابلو هست که معدله زیر 16 هست ولی خوب بازم برای اون بیچاره ها گفتم که مامان من من دارم واسه کنکور میخونم و معدل چهارم مهم نیست و حتی شاگرد اولمون هم کم شده ... خیلی برام سنگینه وقتی پسر خاله و عمه میپرسن که خسته نباشی ... چه خبر از کنکور ... داری کور میشی انقدر که درس میخونی و منم با فراموشی مدرن خودم و با یه لبخند تصنعی میگم بله ... قسمت بدش اینه که که میگن ایشالا امسال تهرانی دیگه .... نه دیگه هیچ جوری امیدی نیست ...این همه کتاب و .... تازه فک میکردم میتونم واسه هر درس همش رو بخونم و کار کنم ... خیر سرم ...ولی الان فقط باید یه دستمال بردارم و برم تار عنکبوت هاش رو پاک کنم . تازه یه چیز جالب بین خودمون باشه با این همه فلاکت چه شخصیت نارسیستی ( خود شیفتگی ) هم دارم . خودت هم میدونی هیچی نیستی ... هیچی ... الان همش فکر و خواب و خیال هست . انقدر سستی ها درم ریشته دونده که رفتم به سمت مسکن ها ... هم مسکن های جسمی و هم روحی . دلم میخواد گریه کنم که چرا ولی میدونم که هیچ چیز تغییر نمیکنه و درست نمیشه .. همون جور که از اول سال تا حالا هیچی تغییر نکرد . دیگه یه جورایی برام همه چیز محرز شده که این روزها هم میاد و میره و تموم میشه . همون جوری که روزها و هفته های و ماه های تقویم رو دیوار اومد و رفت و چیزی نشد . چقدر امید داشتم به اینکه این آرمون رفت ولی میشیم و درست و حسابی واسه آزمون بعدی میخونم و از این به بعد .... چی بگم که قهرمان جام حذفی هم میخواد ماه دیگه معلوم بشه و جام جهانی والیبال و وزنه برداری و مهر و محرم و شب یلدا و ... هم گذشت ؛ ولی من هنوز تو مرحله مقدماتی خودم موندم . یه روزایی آزمون نمیدادم و میگفتم تابستون بیشتر از آزمون میخونم و پیش میرم ولی آخرش دیدم هیچی ...حتی کار بجایی رسید که گفتم تو خونه بمونم و فردا جمعه آزمون ندم ... چرا ؟ چون فکر میکردم که برم چون ترازم بد میشه .. حالم گرفته میشه ... کم کم این تبدیل شد به اینکه نمی رفتم ... چون اصلا چیزی بلد نبودم که برم و ازش تستی جواب بدم و وقتم گرفته میشد ... خودمونیم چه دم از وقت هم میزدم انگار تو اون چهار ، پنج ساعت اگه خونه بودم میشستم و درس می خوندم ...حالا هم که حوزه آزمون های من از اون مدرسه و میز و نیمکت هاش شده چرخیدن تو پارک و قدم زدن تو خیابون ها و بعضی وقت ها اگه جور بشه آوردن بهونه های من در آوردی واسه ی مامان و البته بیشتر بابا که خوب اگه یادش باشه پیگیریش بیشتره ، ولی خوب تو همین آشوب درونی که دیگه از اسم کنکور هم بیذار شدم و برام استرس و عذاب میاره نمیدونم چرا نفر اول رفتن دفترچه رو گرفتم و ثبت نام کردم ... خودمونیم تو ثبت نام دیگه استاد شدم ... بالاخره بار اولم نیست . تو همین آشوب های درونی که دیگه وقتی میرم سمت کتاب فروشی و یه گشتی اونجا میزنم از اینکه چند تا کنکوری ( از اونایی که سرشون به تنشون می ارزه ) میبینم افسوس میخورم .... بیلبوردهای سطح شهرم که دیگه نگو ...."ثبت نام آغاز شد .... کنکور های 91 برای شما برنامه ویژه ای داریم " تو همین حین شاید بدترین و عذاب آورترین چیز این باشه که بیام و ببینم یه عده ای البته با تلاش دلشون به کنکور خوش هست و دارن میخونند .... ولی من ... نمیدونم .... بازم نمیدونم و بازم بخدا گیج گیج گیج شدم . عین یه مرده متحرک ... بدتر از همه مطالب افشار هست وقتی بیای و ببینی که یه پست گذاشته تو وب او ...... چند ماه پیش و دیگه نگفته چی به چی هست و کی به کی هست .... اونم دلش خوشه و حال منو نمی فهمه ... بخدا هیشکی حال منو نمی فهمه ... دیگه سرچ کردن این جمله تو اینترنت "کنکور" برام اعصاب خرد کنی شده چه برسه رفتن و دیدن درصدهای نجومی رتبه دارهای آزمون ها تو سایت ... حتی یه زمانی هم که برنامه حضرات مشاوران تلویزیونی رو تماشا می کردم ... مث فرصت برابر ... الان دیگه نمی تونم برم طرفشون چون بغضم میگیره و از اون بدتر اینکه بخوام منت این و اون رو بکشم و برای سوال ماه های پیش و ماه و پیش و هفته پیش و شاید خدایی نکرده ماه آینده که " آیا اگه از الان بخونم میشه ؟ " به فلان مشاور اسمس بدم و اونم یا جواب نده مثل همیشه و یا فوقش بگه نه و منو دیوونه تر کنه . نمیدونم چرا همه دنیا در حال حرکت هست و من ... یه روز نشد اتوبوس شرکت واحد از راه مدرسه تا خونه سوار بشم و به کنکور فکر نکنم .... راه خونه برام یاد آور خیلی از غم و غصه هایی هست که با خودم مرور کردم تااز خونه بزنم بیرون .... آره بزنم بیرون چون دیگه تحمل دیدن چیزی رو ندارم ...فکرش رو بکن من کیم .... میدونی من کیم .... صفر ساعت مطالعه اونم برای مدت ها حاصل عمر منه تو چند وقت ... تا حالا بهش فکر نکردم ولی شاید افسرده شدم و خبر ندارم ...خدایا کمکم کن !!!!

ولی واستا ... یکم صبر کن ، فکر کنم دارم یه چیزی می بینم .... بذار دقت کنم ...مگه نشونه زمستون و پاییز خشک شدن برگ درخت ها و ریختن اونا نیست ؟ انگار دارم یه چیز سبزی لا به لای برگ ها میبینم. آره درست روی شاخه های همون درخت چنار .. مث اینکه یه برگ سبز وجود داره ... همون درختی که هر روز حداقل یکبار از کنارش رد میشم . این یعنی چی ؟ این چی میتونه باشه ؟ خوب امید به زندگی اون برگ سبز تنها رو درخت چیه ؟ مث اینکه اونم مثل من جا مونده ... از همه برگهای دیگه و چندماهی میشه که عقبه ... ولی واقعا الان قشنگ هست و خودنمایی میکنه ... شاید بشه همین تمایزش رو دوست داشت ... اینکه اون برگ اصلا نمیبینه که دور و اطراف کسی نیست و همه رفتن و تنهاست ...یاد حرف اون مشاور "افشار" افتادم که میگفت : کسی تو بازی زندگی موفق میشه که نذاره ناکامی گذشته و ترس از آینده جلوی شکوفایی هاش رو بگیره ... درست مث یه شاخه گل سرخ میون علف های هرز که حسرت باغ و بستان رو نمیخوره و ترس از این نداره که یه بچه شیطون داره میاد طرفش تا اون رو بچینه . بذار برم پیشش ببینم چی میگه ....

 خوب سلام به تو جوان عزیز .. چطوری ؟ چه خبر از درس ها ....""بعد از حرفهای من"" خوب پس اینطور ... فهمیدم چی شده ... بذار باهم یکم از همون گل صحبت کنیم ... من به این اعتقاد دارم که کل سیستم جهان خلقت روح داره و حس میکنه ... مطمئن هستم که اگه اون گلی که براتون اون موقع مثالش رو زدم حتی چند ثانیه قبل از چیده شدنش از شاخه ، ترس و تردید مرگ و فنا و نابودی رو به خودش راه نداده ... چون اگه اینجور بود نمی تونست خودنمایی کنه و زیبایی هاش رو تا لحظه آخر نشون بده و جابه جا پژمرده میشد . ولی حالا تو چرا ... تو چرا قبل از اینکه عمرت تموم بشه پژمرده شدی و خودت رو ناکام این زنگی میدونی .... مگه تو همون کسی نبودی یه دفتر خوشگل از اون فانتزی ها داشتی به نام دفتر عقاید و توش کلی سوال بود ... " البته سوالات غیر مجاز هم بود" اونجا خودم دیدم که نوشته بودی میخوام پزشک بشم ... یادت میاد به همه دوستات هم اونو دادی تا برات پر کنند تا براتون بشه یه یادگاری از دوران شیرین راهنمایی و دبیرستان ... کجاست ... کوش اون دختر ؟؟؟ یادت میاد آقا پسر عزیز ... آره خود تو سوم راهنمایی بودی عشق چی بودی ... بذار بهت بگم ... کانتراستریک ... عجب بازی بود ... به قول خودت کنار در A خف میکردی با اسنایپر و از اونجا منتظر گروه سیتی ها بودی ... یادت میاد چه حالی داشت اون لحظه طرف هد شات میشد ..... الان کجایی الان فرگت چنده ؟؟؟؟ بگو ببینم دمیجت تو بازی هم میشد 10 از 100 بازی رو ریست میکردی ... دلت میومد از اون مرحله به اون سختی که خیلی خوب ازش گذشتی دل بکنی ... ؟؟؟ کجاست اون رمز آسپیرین تو ؟ کجاست اون روحیه و انگیزه تو واسه اینکه بتونی بازم پیش بری ... خسته نشی و کولاک باشی .... کجاست اون دسته آتاری و میکرو که باهاش سوپر ماریو ( قارچ خور ) بازی میکردی ... ؟ الان لذت داشتن اتم تو بازی جنرال یا اون جک و جونورهای تخیلی بازی وار کراف رو وقتی توش برنده میشدی رو داری ... ؟ من عاشق اون موقع ات بودم ... میدونی چرا ؟ چون وقتی کم میاوردی بازم مرد بودی ... میرفتی و بازم باهاش کلنجار میرفتی با پیروز بشی ... تو همون آدمی ... دخترم تو همون دختر دل نازکی هستی که وقتی تو پارک ارم پیر مرد دست فروش رو دیدی به خودت گفتی من در مقابل این آدم مسئولم ... دلت سوخت و رفتی بهش کمک کردی ... با این حال که خودت پول همراهت نبود ... رفتی از مامانت گرفتی و بهش دادی ... الان تو کجایی بچه ....... الان که خودت همه چیز رو داری ... میدونی چقدر لذت داره اگه دکتر بشی ... دکتر خدایی ... همون کار خیر از دستت میاد برای اون آدم چند برابر انجام بدی .... پس بدون و درک کن که تو الان باید حرکت کنی .... حرکت کن .... خودت میدونی باید چی کار کنی ... میدونم که الان هم عروسک های بچگیت رو گذاشتی تو کمدت .... پیش خودمون بمونه ... با یکی شون ولی داری هر شب هم میخوابی . اگه داداشت به اون بی احترامی میکرد تو جیغت میرفت هفت آسمون ... انقدر به نسبت یه جسم بی جون احساس داری ... به یاد احساسات قشنگت بیفت که تو واقعا میتونی دل خیلی ها رو بدست بیاری و با شروع و تولد خودت مایه خیر و برکت های فراوون بشی . هنوز هم چشم اون پیر مرد فرسوده ... اون مادر فقیر و پدر شرمنده پیش خنواده اش به تلاش و دستای تو هست که بتونی کاری کنی. یادت میاد با اون دختر همسایه تون که یه روز در میون میرفتین خونه هم دیگه ، کاسه بشقاب ها و وسایل خاله بازی و پخچال و ماشین لباسشویی و سماور پلاستیکی و .... رو برمیداشتی و باهاش همون سناریوی بازی دفعه قبل رو اجرا میرکردی و چقدر لذت میبردی ؟ پس چرا میگی الان از کنکور و خوندن خسته شدم ؟ یادت میاد اون بچگی ها چقدر از دیدن یه کارتون لذت میبردی و حتی اگه مث راد رانر ( بیب ... بیب ) تکراری هم بود بازم نگاهش میکردی الان هم ولت کنند دوست داره عمو قناد و شکرستون ببینی .. مگه نه ؟ ولی خوب الان بزرگ شدی و باید با همون ذوق بچگی بچسبی به چیزای دیگه ای که میخواد آینده ات رو بسازه ....هنوز هم عاشق اون پسر بچه شکمو هستم که وقتی خوراکی میومد تو خونه تا تهش رو در نمیاورد بی خیال نمیشد ..... یادت مامانت اون رو کجا قایم کرده بود از دست تو ؟؟؟ ولی تو انقدر برات مهم بودی و انقدر تیز بودی که یک دو سه پیداش کردی ... الان خمود وخسته و مرده شه چرا .... ؟ به تک تک لحظلات قبلت نگاه کن .... دم به ساعت تو کوچه بودی ... از استپ هوایی زوو ... گل کوچیک گرفته و شاید هم قبلش کارت بازی و تیله بازی .... تمام عشقت این بود که پسر خوبی بشی تا اولین ماشین کنترلیت رو برات بخرن ... ار همونایی که پسر داییت داشت ... یادت میاد شب و روز خوابش رو میدیدی ... من از تو همون آدم او انتظار دارم ... کسی که با هدفش زندگی کنه  .... خودت رو پیا کن .... پسر عزیزم ... پا عوض کردن رونالدینیوی و دریبل زیدانی رو چقدر تمرین کردی که بتونی تو مدرسه انجام بدی... یادت میاد رفتی تی شرت ورزشی پرسپولیسی ها که تبلیغات اون روزاش "تیدی" بود رو خریدی و شماره بازیکن محبوبت رو تا بخوای خودت رو به شخصیت و استیل بازی اون نسبت بدی ، پس چرا الان خودت رو شبیه یه کنکوری تاپ و فوق العاده نمی کنی ؟ ... یادت میاد سر یه گل با رفیقات بحث میکردی و بعضی وقت ها هم بازی بهم میخورد ... الان هم همون اندازه پیگیر باش ...قلعه وجودیت رو الان هم میتونی انقدر قوی بسازی تا مث خلیفه و پیگ و رت تو بازی جنگ های صلیبی غافل گیر بی انگیزگی ها نشه ... دخترکم تو هم که عاشق بازی وسطی بودی قدیما ... یادت هست به یه توپ که به سمتت میومد چطور نگاه میکردی ... یا میتونست بهت بخوره و بسوزی و بری بیرون و یا زرنگی کنی و بگیری و بشه برات " یه بل دارم دوسش دارم ، منتظر ...." اون موقع از اون توپ که شاید باعث سوختنت بشه میترسیدی که کلا بازی نمی کردی ؟ پس چرا الان به مشکلات به چشم همون توپی که میتونه برات بشه یه بل نگاه نمیکنمی .... ؟ بذار دیگه تیر آخر رو بزنم و دیگه چیزی نگم ... تو قبلا اگه احتمال شانس هم وسط بودی کلی ذوق و شوق داشتی و انگیزه ... یادت میاد با چه بد بختی از بابات یا پول تو جیبی و قلکت میرفتی آدامس TOY BOX و لپ لپ و تخم مرغ شانسی از اونایی که تو دلش یه قوطی زرد نگ بود میخریدی و تموم فکرت به اون جایزه اش بود ... الان که وقتش هست و حتی شانسی هم نیست ... عزیز دل بخونی و دل بدی ... مث همون سابق  بچه گی هات شک نکن که میشه و میتونی به همه هدف هات برسی ... من اون دختر کوچولویی رو دوست داشتم که انقدر تو خیابون نق میزد تا به بستنی قیفیش برسه ... الان هم نق بزن ... به مدل خودت ... زوم کن رو خواسته هات ... کجایی عزیز ... ؟ باور داشته باش که خدا نزدیک تو هست و عاشق اینه که تو همون پویایی رو داشته باشی .... خیلی بده اگه بخوای بری تو نا امیدی و طرف شیطون رو بگیری ... خدا به بنده هاش میگه : من به خاطر تو اون رو از درگاهم روندم و بیرونش کردم ، شیطان گفت خدایا من مخلص تو هستم و به تو تا آخر عمر بندگی و عبادت و سجده می کنم ولی به انسان نه ... و خدا هم انقدر که تو براش مهم بودی قید شیطون با اون همه سال سابقه نیک و پسندیده رو زد .. بعد حالا انصافه تو بری و دست بندازی گردن شیطون و به خدا توجه نکنی ...

وارد بازی شو ! چه چیزی را از دست می دهی ؟ همه با دست های خالی آمده ایم و با دست های خالی از این دنیا می رویم .. سرزنده باش تا با هم ترانه ای از زیبایی ها بخوانیم و فرصت هم هم اکنون هست و آری ، این گونه است که هر لحظه غنیمتیست .

تاخیر یکی از بزرگترین توهین ها نسبت به خداست و هستی است ؛ خداوند اکنون آماده است ... تو میگویی فردا ! خداوند اکنون میخواد که تو موفق شوی  ((((()))))) پس، نگو فردا . باید هم اکنون اتفاق بیفتد ...زمان دیگری وجود ندارد ؛ این همان جان کلام است ... اگر میخوای بالاتر از فرشته ها بروی ......

تولدی دیگر به پایان رسید ... مراقب خودت باش ((افشار)) 

نظرات شما عزیزان:

مهدیه

ساعت11:00---23 تير 1391

- [ایمیل]

سلام آقای افشار توروخدا کمکم کنید دیگه واقعا دارم کم میارم کارم همش شده گریه و زاری اجازه بدین شرح حالمو براتون بگم من دانشجوی برق دانشگاه دولتی تفرشم خیلی به درس علاقه دارم الان ترم چهارم ولی 2ترم متوالی مشروط شدم بخاطر همین خونوادم تردم کردن ولی بخدا من همه ی تلاشمو کرده بودم حالا خونوادم گفتن که دیگه با این شرایط نمیذارن که درس بخونم نمیدونم باید چکارکتم؟انصراف بدم و دوباره کنکور شرکت کنم یا همین رشنه رو ادامه بدم یا ترک تحصیل کنم؟توروخدا کمکم کنید
پاسخ:سلام . همین رشته رو بخون و ادامه بده . یک دانشجو اگه از حواشی کم کنه و دل بده به کار میتونه موفق باشه . رشته برق ساده نیست و همت زیاد میخواد . دانشگاهت هم خوبه . از اول همت کن و بخون

شیدا

ساعت17:25---18 خرداد 1391

سلام استاد یعنی تو این 3 هفته باقی مونده میشه. یعنی میتونم سه رقمی بیارم.پاسخ:می تونه بهترین 3 هفته عمرت باشه

شیدا

ساعت2:11---17 خرداد 1391

سلام من تازه با این سایت اشنا شدم،من ناراحتی قلبی دارم وفکر کنم با این وضعی که من دارم تا قبل از رسیدن به کنکور91 الفاتحه. ا ما سوال من اصلأ یه کلام پایه نخوندم، پیشم خوب یا بد با مدرسه خوندم از الان می خوام پایه فقط‏ ‏شیمی‏ ‏‏ ‏زیست‏ ‏کامل‏ ‏ادبیات‏ ‏و‏ ‏دین‏ ‏زندگی‏ ‏را‏ ‏کامل‏ ‏بخونم‏ ‏بقیه‏ ‏درسا‏ ‏ها‏ ‏هم‏ ‏انتخابی‏ ‏جلو‏ ‏برم‏ ‏خدایی‏ ‏دانش‏ ‏اموز‏ ‏قوی‏ ‏‏ ‏بودم‏ ‏نمی‏ ‏تونم‏ ‏هم‏ ‏پشت‏ ‏کنکور‏ ‏بمونم‏ ‏فقط‏ ‏هم‏ ‏پزشکی‏ ‏دانشگاه‏ ‏تهران‏ ‏‏ ‏میخوام‏ ‏بیماریم‏ ‏اختلال‏ ‏تو‏ ‏برنامم‏ ‏ایجاد‏ ‏کرد‏ ‏به‏ ‏نظر‏ ‏شما‏ ‏با‏ ‏این‏ ‏فرصت‏ ‏کم‏ ‏میتونم‏ ‏.چه‏ ‏توصیه‏ ‏ای‏ ‏به‏ ‏من‏ ‏میکنید.‏ ‏منطقه‏ ‏۳هستم‏ ‏و‏ ‏متاسفانه‏ ‏سرعت‏ ‏مطالعاته‏ ‏ام‏ ‏کم.پاسخ:پاسخ به سوالات در اینجا شامل توصیه های عمومی میشه . مبحث به مبحث از هر درس قسمتی رو مشخص کن . بین 2 الی 4 روز به خودت وقت بده و بخونش و تست بزن و جمش کن و بعد آزمون جامع . بازم دوباره از درس های مختلف تیکه دوم رو انتخاب کن . بخونش و بازم آزمون ریاضی : لگاریتم و تصاعد و تابع و آمار فیزیک : آیینه و عدسی و نور و فیزیک اتمی و قسمت های غیرمداری دو فصل اول سال سوم شیمی: سینتیک و تعادل و 3 فصل اول شیمی دوم دبیرستان عربی: ترجمه منصوبات ( کل سوم بغیر از دو درس اول ) ادبیات: تست قرابت و بررسی اون . تاری ادبیات و املا و واژه دینی : از سال سوم یا پبش درس درس بخون وجمع کن و بیا جلو زبان: درس به درس لغت بخون و تست بزن و کل لغات پیش رو جمع کن زیست هم با توجه به تعداد سوالات فصول مختلف کار کن . (( فایل پی دی اف بودجه بندی سوالات کنکور هم در سایت کانون . قلم چی )) سوال داشتین با استاد تماس بگیرید 09358960503

رها

ساعت22:51---9 ارديبهشت 1391

- [ایمیل]

salam.man daneshjuye terme 2 yeki az reshte haye pira hastam/mikham konkure azade pezeshki bedam/torokhoda rahnamaiem konid
پاسخ:سلام .خب سوالتون رو بپرسید

sadaf

ساعت23:08---27 فروردين 1391

سلام



من شروع کردم که عمیق درس بخونم اماچنتاسوال داشتم که ازشمامیخوام لطف کنیدوجواب منوبدین



حقیقتش من تاحالاریاضی وفیزیک روپراکنده وبدون تست خوندم برای 50درصدزدن این دوتادرس بایدچه مباحثی روبخونم؟برای ریاضی روی مشتق وکاربردوحدومجانب واحتمال حساب کردم وبرای فیزیک روی 5فصل آخرپیش به علاوه ی نورهندسی وحرکت منهای سقوط آزادحساب کردم به نظرشمااگه ایناروخیلی خوب بخونم میتونم فیزیکمو50درصدبزنم؟



من برای شیمی هم میخوام یه مقداری ازاسیدوبازروحذف کنم وبخش های روون ترشوبخونم به نظرتون کدوم قسمتاروبخونم بهتره؟باادبیات ودینی بالای80میشه عربی وزبان زیر30درصدروجبران کرد؟(برای رتبه ی3رقمی)آخه من توی عربی وزبان مشکل دارم.



ممنون




پاسخ:سلام . در مورد فیزیک موافق هستم ولی در مورد ریاضی نه زیاد .... مجانب رو حذف کن بجاش لگاریتم و تصاعد بخون ... بجای برخی قسمت های سنگین کاربرد هم تابع و پیش نیازهاش رو بخون . کابرد قسمت های روان ترش رو کار کن ... شیمی هم تصمیمت خوب هست و مشکلی نداره . فاصله عمومی هات کمتر بشه بهتره .. عربی رو منصوبات سال سوم + ترجمه کار کنی بیشتر از 30 هم میشه . زبان هم تمام واژگان رو درس به درس بخون و همون موقع تستش رو بزن و یکبار هم جمع بندی کل واژگان رو ... بعدش گرامر ها .. البته گرامر درس هایی که برات سخت بود زیاد رو حذف کن .

sadaf

ساعت23:01---27 فروردين 1391

سلام

من شروع کردم که عمیق درس بخونم اماچنتاسوال داشتم که ازشمامیخوام لطف کنیدوجواب منوبدین

حقیقتش من تاحالاریاضی وفیزیک روپراکنده وبدون تست خوندم برای 50درصدزدن این دوتادرس بایدچه مباحثی روبخونم؟برای ریاضی روی مشتق وکاربردوحدومجانب واحتمال حساب کردم وبرای فیزیک روی 5فصل آخرپیش به علاوه ی نورهندسی وحرکت منهای سقوط آزادحساب کردم به نظرشمااگه ایناروخیلی خوب بخونم میتونم فیزیکمو50درصدبزنم؟

من برای شیمی هم میخوام یه مقداری ازاسیدوبازروحذف کنم وبخش های روون ترشوبخونم به نظرتون کدوم قسمتاروبخونم بهتره؟باادبیات ودینی بالای80میشه عربی وزبان زیر30درصدروجبران کرد؟(برای رتبه ی3رقمی)آخه من توی عربی وزبان مشکل دارم.

ممنون


پاسخ:سلام . در مورد فیزیک موافق هستم ولی در مورد ریاضی نه زیاد .... مجانب رو حذف کن بجاش لگاریتم و تصاعد بخون ... بجای برخی قسمت های سنگین کاربرد هم تابع و پیش نیازهاش رو بخون . کابرد قسمت های روان ترش رو کار کن ... شیمی هم تصمیمت خوب هست و مشکلی نداره . فاصله عمومی هات کمتر بشه بهتره .. عربی رو منصوبات سال سوم + ترجمه کار کنی بیشتر از 30 هم میشه . زبان هم تمام واژگان رو درس به درس بخون و همون موقع تستش رو بزن و یکبار هم جمع بندی کل واژگان رو ... بعدش گرامر ها .. البته گرامر درس هایی که برات سخت بود زیاد رو حذف کن .

zahra

ساعت21:15---27 فروردين 1391

- [ایمیل]

salam bebakhshin man alan dovome dabirestanam,mikhastam bedoonam ke sale 93 konkoOr hast ya na????
پاسخ:سلام . گفتن که 93 حذف میشه ولی بازم اعتمادی نیست و معلوم نیست . تازه اگرم حذف بشه دانشگاه های برتر مجاز هستن برای رشته های تاپ خودشون کنکور داخلی برگذار کنند

سمیه

ساعت20:29---27 فروردين 1391

- [ایمیل]

سلام من نگرانم نرسم تو این 2 ماه پیشو بخونمپاسخ:س نفس عمیق . ی توکل به خدا ... برو تا آخرش رو .........

دارم کم میارم

ساعت12:49---27 فروردين 1391

- [ایمیل]

سلام اقای افشار امیدوارم حالتون خوب باشه حال من که اصلا خوب نیست تو رو خدا کمکم کنین هنوزم وقتی بهم میگن دانشجو گریم میگیره نمیدونم شاید به قول شما زیاد دارم سخت میگرم ولی به خدا نمیتونم شما یه راهی بهم بگین تا راحت بشم خودم هم خسته شدم اقای افشار هنوزم عادت نکردم هنوزم به زور میرم د انشگاه هنوزم به زور درس میخونم امیدوار بودم وضعیتم بهتر بشه ولی بدتر شده اقای افشار بی تفاوت شدم نسبت به ایندم وضعیت درسیم اصلا خوب نیست امیدوارم منو فراموش نکرده باشین ولی خودمو معرفی میکنم سوگندم اقای افشار اینترنتمون خرابه واسه همین باید برم کافی نت فردا دانشگاه دارم بعد از کلاسم میرم کافی نت ممنون میشم جواب بدین
پاسخ:سلام . ی عمری بود حدودا" که پای ثابت همه ایمیل های من بودین . با چیزهایی که داری نجنگ چون شاید ی روزی به عنوان ابزار به دردت بخورن . برای تغییر مسیر زندگی اول باید تو جایی که هستی بدونی کجاست و اینکه بدونی چی میخوای . من کاری از دستم بر نمیاد و پیشنهاد می کنم تو جایی که هستی بمون و به علاقه خودت " کامپیوتر " در کنار اون بپرداز . اگر هم نمیونی رک و پوست کنده حرفاتو رو با پدر و مادرت بزن . نمیشه نقاب دار بود و تظاهر به واقعیت کرد

elham

ساعت16:19---25 فروردين 1391

- [ایمیل]

سلام.من دانشجوی علوم ازمایشگاهی ورودی 90 هستم.میخوام ازاد پزشکی یزد قبول بشم.تو رو خدا بهم بگید چی کار کنم,روزی چندساعت درس بخونم؟خواهش میکنم کمکم کنید چون دیگه دارم ناامید میشم.
پاسخ:سلام . به استاد ی زنگ بزنید تا راهنمایی تون کنن
پاسخ:09358960503

zeinab

ساعت10:59---23 فروردين 1391

سلام بعد از یه مدت طولانی...

ذهنم درگیر این مطلبه که اگه دانشگاه دولتی قبول بشم که حتما میشم،موقع انتخاب رشته میتونم رشته های تربیت معلم هم انتخاب کنم ؟اصلا میشه 2تارشته قبول شد ؟
پاسخ:سلام . دو رشته که نمیشه ولی دانشگاه های وابسته به وزات خونه مثلا" همین تربیت معلم و آموزش و پرورش میشه

سندی

ساعت19:14---22 فروردين 1391

[وب سایت] - [ایمیل]

سلام من یه دانش آموز سال سومم مدرسه ی تیزهوشان ولی ازتون کمک میخوام من از اول دبیرستان خیلی افت داشتم با وجود این که راهنماییم از مدارس خوب بود ولی خوب راهنمایی فقط با فهمیدن توی کلاس جواب میداد و از اون جایی که دبیرستان درس خوندن میخواد و بزرگترین ایراد من تنبلیه حسابی افت داشتم حتی تا همین ترم اول امسال من هم از نهایی میترسم و هم از کنکور مخصوصا که دارم میرم تجربی حفظیاتم عالیه ولی چون باید زیست بخونم وقت خوندن فیزیک و ... کنکورو میترسم نداشته باشم مخصوصا که از بس سوال حل نکردم فیزیکم اصلا خوب نیست و کلی عقبم حس میکنم نمیرسم کلا احساس خنگی بهم دست داده مخصوصا که میخوام رتبه ام خوب شه دندانپزشکی قبول شم(در ضمن من ریاضی اومده بودم چون میگفتم پزشکی ها استرس داره ریاضی رشته هاش بیشتره قبولیش راحت تره برای اپلای کردنم بهترن مخصوصا حالا که با وجود اصرار پدرم خودم الان نه میتونم از لحاظ روحی نه میخوام برم و طبق صحبت هایی که شد با توجه به دندانپزشک بودن مادرم میخوام قبول شم که تجاربش خیلی مفیده نهایتا مقاله های بیوتکنولوژی و بیو انفورماتیک مینویسم همون طورم که گفتم حافظه ام عالیه عاشق زیستم هستم ولی واقعا حس عقب بودن میکنم و نا امیدم اونم با هوشی که دارم تنبلی خیلی به ضررم شده مخصوصا الان که برم با این درس خونای تجربی اگه ممکنه بگید به نظرتون من میتونم بخونم این همه رو و اگه راهکاری برای کنار گذاشتن تنبلی و درس خوندن دارید بگید) ممنون در ضمن معلوم بود

دیگه منطقه یک هم هستم که به خاطر امکانات بیشتر قبولیمونم سخت تره امیدوارم دیر نشده باشه خودم که فکر میکنم خوب بخونم حتما میشه ولی همش حواسم پرت میشه و خسته میشم و کلا حوصله ی درس خوندنو ندارم

پاسخ:سلام ... خب خوب بخونی حتما میشه ... به شرط اینکه با خودت به تنبلی فکر نکنی . به کنکور سال دیگه هم فکر نکنی . فقط برات مهم این باشه که مث بهترین شاگردای مدرسه تون تلاش کنی و از این مسیر لذت ببری .. با درس مورد علاقه ات روزت رو آغاز کن و سعی کن اون دسته از مواقعی که هیچ کدوم از دوستانت به هر دلیلی تو فکر درس درس خوندن نیستن و به کار دیگه ای می پردازن تلاش کنی و درس بخونی . مطمئن باش که انگیزه هات احیا میشه و با تفکر رو هدفت و اینکه برای رسیدن بهش باید الان چقدر تلاش کنی پلان و برنامه ذهنی میگیری

آرش

ساعت0:21---22 فروردين 1391

سلام من میخواهم 100% کنکور دانشگاه دولتی رشته ی پزشکی در بیایم ، و فکر میکردم فقط سوم و پیش هستند که برای کنکور میبایست خوند بخاطر همین از همان اول سال شروع کردم به خواندن کتاب های سوم و کتاب های پیش را هم با مدرسه میخوندم و میآمدم جلو و کلا برای خود برنامه ریزی دقیق و درستی کرده بودم تا اینکه فهمیدم که سال دوم هم هست و کلا همه ی برنامه ریزی هایم بهم خورد و از ادامه ی درس خواندن برای کنکور امسال منصرف شدم و حالا دارم برای 92 برنامه ریزی میکنم میخواهم از همون تیر ماه که کنکور دولتی رو دادم بشینم پای درس ها و بخونم تا سال دیگه.اول میخواستم نظرتون رو در این باره جویا شوم،ومن برای کنکور سال 92 باید کتاب های دوم و سوم و پیش جدیدی رو بخونم که سال سوم های امسال میخوانند؟
پاسخ:سلام . من رو به یاد یکی از شاگردهای دیگه استاد انداختی که دقیقا بی دقتی فاحش شما رو کرده بود ... برای 91 یا 92 ... در هر صورت الان این فرصت تا کنکور رو از دست نده و به بهونه انداختن برای 92 و 12 ماه کامل و .... الان این فرصت رو از دست نده که اون وقت هم به خاطر عادت به نخوندن نتونی خودت رو جمع کنی ... کتاب هایی تغییر کردن مثلا دین و زندگی سوم ... البته کتاب های سال چهارم سال چاپ 91 هنوز چاپ نشدن و احتمالا اونا هم تغییراتی دارن ..حالا جزئی یا کلیش معلوم نیست . از دوم هم فقط شیمی و عربی و زیتش از همه مهمتره و بقیه ی جورایی تکرار میشن تو سوم و چهارم . ( من که میگم شروع بکن و بخون ) ش. شهبازی

saba

ساعت12:38---14 فروردين 1391

- [ایمیل]

سلام من قبول میشم با اینکه الان خیلی عقبم وازاول فروردین شروع کردم هوراااااپاسخ:سلام . موفق باشی . رو کار خودت تمرکز کن . حتما جواب میده

من

ساعت10:39---10 فروردين 1391

سلام
این گزینه 2اینانه سایتشون پاسخگوهست ونه نمایندگیش اینجاجواب میده...من بایدزودتری تصمیم بگیرم فقط میخوام بدونم آزمون هاازکی وچطوری اندمثلاتعدادشون..خواهش میکنم شماجوابموبدین بدجوری گیرکردم.

من

ساعت23:18---9 فروردين 1391

سلام

آزمون کانون میدادم الان شهرم عوض شده به خاطرکارپدرم. نمیتونمم انتقالی بگیرم بایدازکانون انصراف بدم حالاموندم توی این شهرجدیدبازم برم کانون یامرور آخرگزینه2ثبت نام کنم؟آخه کانون اینجاخیلی بی نظم وپشتیباناشم تعریفی ندارن ازبرنامه کانونم خیلی عقبم به نظرخودم بهتره ازبرنامه جدابشم.گام آخرچطوریه؟چنتاآزمونه؟وازکی ثبت نام میکنند؟
پاسخ:سلام . اگر کانون در اون شهر جدید واحد داشته باشه میتونی بری اونجا . البته گام آخر گزینه دو ی چیز دیگه هست ... و خیلی محشره از نظر مطابقت با سوالات کنکور ... از جامع های سنجش و قلم چی و ... سر تره . البته اگه درس ها رو خوب کار کردی میتونی بدی و اگر نه بهتر با برنامه قلم چی پیش بری که در حالت کلی از گزینه دو عقب تره . به سایت گزینه دو برید تا زمان ثبت نام و جزئیاتش رو مطلع بشید

سحر

ساعت17:31---6 فروردين 1391

سلام

ممنون واسه مطلبی که گذاشتین

یه سوال داشتم

من تمام درسامو خوندم بجز ریاضی و شیمی

رشته ام هم تجربیه

خیلی درسامو کند میخونم.الانم اگه ازم درس بپرسن هیچی یادم نمیادخدا رو شکر استرسم کمه

اگه بخوام واسه پزشکی ازادقشم بخونم.ریاضی چی بخونم؟؟که حداقل 20 رو بزنم.همه درسامو هم خلاصه کردم.طوری که هر کی اینا رو بخونه یعنی کتابو خونده.اینقد کامله
پاسخ:سلام برای آزاد کتاب آزاد راه گاج رو بخون فقط

فاطمه

ساعت1:07---5 فروردين 1391

سلام ازروزاول تعطیلات نوروزدچاراسترس عجیب وبی سابقه ای شدم به گونه ای که بعدازدو سه ساعت درس خوندن به طرز عجیبی تمام بدنم رو ضعف میگیره و فکرمو مختل میکنه هیچی هم ارومم نمیکنه من باید چی کارکنم تا از بقیه ی روزم استفاده کنم
پاسخ:سلام ... خیلی متاسف هستم از اینکه اینجوری شدین بیشتر باید در مورد افکار و نوع استرس های شما اطلاعات داشته باشیم تا حرفی بزنیم اگر خواستید به آقای افشار زنگ بزنید 09358960503

فاطمه

ساعت0:42---1 فروردين 1391

سلام من همیشه طبق برنامه ریزی درس خوندم وبا اینکه نتیجه نداده وترازم خیلی پایینه ناامیدنشده بودم ولی الان دیگه واقعاخسته شدم فکرمیکنم دیگه درس خوندن فایده نداره اگه میشه راهنماییم کنید
پاسخ:سلام . دلیل پایین بودن تراز صرفا با برنامه درس نخواندن نیست ... خیلی عوامل دست به دست هم میدن تا نتیجه نهایی و پیشرفت حاصل بشه و روی جنبه های مهم دیگه ای چون ساختار و شیوه برنامه ریزی ... منابع و تسلط داشتن و دوره و مدیریت سر جلسه آزمون و .... کار کنید

زهرا

ساعت9:44---25 اسفند 1390

سلام.آقای افشار ما سومی ها سال 92 کنکور داریم یا نه؟به خدا دیوونه شدم...هر سایتی یه حرفی از طرف پدر کنکور ایران نوشته!
پاسخ:سلام ... بله شما 100% کنکور دارین و کنکور سال 92 هست

sadaf

ساعت18:45---24 اسفند 1390

سلام من الان احساس میکنم رسیدن به دارومحاله دارم به زیست فکرمیکنم علاقه هم بهش دارم.خوبه به نظرتون؟آینده داره؟درصدهاورتبه م بایدچقدرباشه؟

ممنون
پاسخ:سلام .. هیچ چیز حتی از الان هم حال نیست ... به آقای افشار پیامک بدین و اگه وقت دادن بهتون تماس بگیرین ... امیدوارم که انگیزه بگیری و مشکلت حل بشه ... علاقه شرط اول انتخاب هست ...در مورد درصدها و رتبه فعلا فکر نکن . ما هم ترجیه هست حرفی نزنیم

سارا

ساعت22:26---23 اسفند 1390

سلام چرا ديگه مطلب هاي جديد نمي گذاريد
پاسخ:سلام . بذارید دلیلش رو نگم ولی نشد واقعا

شام

ساعت14:40---22 اسفند 1390

- [ایمیل]

سلام.کتاب تست هندسه پایه و اموزش و تست هندسه تحلیلی خوب بهم معرفی کنید.چگونهگی تسلط و تمرکز و تسلط و روش خلاصه برداری رو تو این درسا رو هم بهم بگین و همچنین کتاب زبان انگلیسی کنکور بهم معرفی کنین زبانم خوب نیست

ممنونپاسخ:سلام .کتاب تست هندسه پایه در سطح مقدماتی تست و آموزش هندسه پایه آبی قلم چی . در حد پیشرفته تر .. مبتکران و اندیشه فائق یا خوشخوان تحلیی هم اول آبی قلم چی . تحلیلی آموزش ساه (عالی هست) انتشارات فار . و تست و آموزش توامان ( سطح بالاتر ) خوشخوان یا نشرالگو در مورد خلاصه نویسی پست دوره خلاصه نویسی و تست زنی دروس تحلیلی و توصیفی بخونید . زبان انگلیسی هم خیلی سبز جامع یا سطح پایین تر گاج سفید

sara

ساعت13:40---6 اسفند 1390

- [ایمیل]

سلام.متنتون خيلي عالي بود.من پارسال غيرانتفاي قبول شدم ولي نرفتم .حالا دارم فشرده درس ميخونم به نظر شما دولتي قبول ميشم؟
پاسخ:سلام . ممنون . والا چی بگم ... بستگی داره به تلاش و همت و خوندن طرف ... خوب بخونی و از الان این 4 ماه رو هم به نحو احسن بگذرونی .. چرا که نه !! مینا عظیمی

پريسا زهدي

ساعت23:02---3 اسفند 1390

- [ایمیل]

سلام. من دانشجوي سال دوم مترجمي هستم. بعد از 2 سال هنوز نتونستم رشته مورد علاقه خودمو که قبول نشدم فراموش کنم. الان مرخصي گرفتم که يه بار ديگه بخونم ولي مثل قبل ترسو و کسلم. ديگه قصه کنکور من خيلي طولاني و خسته کننده شده. نمي دونم چطوري بايد خودمو راضي کنم که يا فراموشش کنم يا واقعا بخونم...
پاسخ:سلام برای خوندن کنکور و اینکه نتیجه بخش بشه حدود 9 ماهی کار لازم هست . البته به این معنا نیست این حرف که از الان نمیشه ولی میشه گفت که کار خیلی ها نیست و خاص بودن میخواد و داشتن برنامه حرفه ای و محرک انگیزشی و .....

رها

ساعت14:58---29 بهمن 1390

- [ایمیل]

سلام من یه مشکل اساسی دارم توروخدا کمکم کنید یک ساعت میشینم درس میخونم احساس میکنم کافیه دیگه کافیه نیازی نیس بخونم زود خسته میشم چیکار کنم
پاسخ:سلام . با خودت رقابت کن و کم کم سعی کن ... اون آستانه تحملت رو بالا تر ببری ... ساعت های اتلاف وقت رو برای خودت مشخص کن و با رنگ قرمز لا به لای همه کارهای دیگه ات بنویس و سعی کن کمترش کنی . میتونی کارهای خرد و ساده مث ( حفظ و تست لغت زبان ... تست آرایه و خوندن نکته ای از زبان فارسی ... املا و واژگان و ....) در بین اون زمان ها بگنجانی و کم کم گسترشش بدی .

zeinab

ساعت0:42---19 بهمن 1390

- [ایمیل]

خیلی ممنون پس آدرس ایمیلمو میذارم : zeinoo71809@yahoo.com

زهره

ساعت18:25---18 بهمن 1390

دیگه دارم داغون میشمپاسخ:سلام.... یکمی آروم باش . هنوز هم کلی وقت هست .... نباید بذاری جو و شرایط و زمان و عقب موندگی های احتمالی آرامش روحی ازت بگیره و داغونت کنه ... خونسرد باش ... کار خودت انجام بده . میتونی پیامک بدی به آقای افشار و وقت داشتن باهاشون تماس بگیری تا باهات صحبت کنند . ( خیلی موثره )

zeinab

ساعت0:07---17 بهمن 1390

سلام ...

چند تا سوال دارم میشه لطف کنید جواب بدید؟ اولین و بزرگترین مشکل من اینه که در تست زدن واقعا ضعیفم و این در حالیه که هم پایه ی قوی دارم وهم وقتی کتاب و جزوه رو میخونم خوب متوجه میشم ولی وقتی میام تست بزنم هیچی هیچی به ذهنم نمیاد این مشکل بیشتر برای هندسه و گسسته ست

من قبلا تصمیم داشتم هندسه 1و 2 رو کامل و هندسه تحلیلی 2فصل آخر و گسسته و جبر فقط احتمال بخونم ولی نظرم عوض شد و میخوام کامل بخونم، تا 2 روز پیش هیچ اقدامی (به جز هندسه پایه) نکرده بودم دیروز گرافو خوندم و بعدش که اومدم تست بزنم قفل کردم ،امروزم بردارهای تحلیلی که بازم همونطوری شد به نظر شما با این وضعیت وقت بذارم براشون ؟(بد نیست بدونید از چه منابعی استفاده می کنم : متن درس و توضیحاتش رو از رو جزوه های گزینه 2 میخونم تست هم برای اینکه راه بیفتم همونایی که بعد درسنامه داده اگه بتونم حل میکنم تصمیم داشتم بعدش از گاج سفید تست بزنم که با این شرایط نمیدونم چکار کنم) شاید بپرسید چرا از جزوه ی خودم استفاده نمیکنم که باید بگم معلم گسسته و تحلیلیمون 1 نفربود و چون فرموندست خود بود هر طور که براش راحت بود درس میداد یه کم هم مارو دستبالا میگرفت و از خیلی چیزا میگذشت همینه که حس میکنم جزوم ناقصه و ...

سوال بعدی اینکه چطوری میشه کیفیت درس خوندنو بالا برد ؟ یعنی در زمان کمتر بیشترین برداشت روکرد؟ من فکر میکنم یه ذره کند خوانم اینو دیشب فهمیدم چون صبح یه کاری پیش اومد که برناممو اجرا نکردم ولی شب که جبرانش کردم تو نصف زمانی که در نظر گرفته بودم خوندم و حس میکنم بهتر تو ذهنم مونده،به نظر شما اگه برناممو فشرده کنم میشه ؟آخه میترسم نرسم اجرا کنم روحیم خراب شه!

یکی دیگه ام بپرسم و زحمتو کم کنم... به طور نسبی واسه منی که تا حدودی درسارو بلدم و بیشتر نیاز به مرور دارم(یه ذره اغراق! ) چقدر باید تست کار کنم؟ منظورم اینه که فعلا که تازه راه افتادم از صبح تا شب فقط بخونم یا واسه مرور و تکرار چیزایی(ریاضیات و فیزیک و شیمی) که خوندم تست بزنم و چقدر و چه جوری؟

خیل ممنون پاینده باشید
پاسخ:سلام . به استاد میسپارم که جواب رو بهتون ایمیل بزنن و اگه وقت نداشتن و تا پس فردا جواب ندادن پیامک بدین و تماس بگیرید ... ترجیحا بین 14 تا 17 یا 21 تا 23

امير

ساعت20:21---13 بهمن 1390

لطفا به سوال خانم سارا پاسخ بديدچون جمعي از بچه هاي كلاس ما نيز چنين مشكلي دارن خواهشا جواب بديد كه براي جلوگيري از بي حوصلگي چي كار كنيم خواهشاااااپاسخ:پاسخ داده شد

مریم شایان فر

ساعت21:37---12 بهمن 1390

- [ایمیل]

سلام خسته نباشید ازاین که این سایتا رو راه اندازی میکنید واقعا ممنون خواهش میکنم کمکم کنید من 4.5ماه دیگه تا کنکور وقت دارم پشت کنکوریم هستم و هیچی نخوندم هیچی به نظرتون اگه از امروز شروع کنم و با کیفیت روزی 15 ساعت بخونم حدووودا چه رتبه ای میتونم بیارم؟اصلا امیدی هست؟میتونم پرستاری اصفهان بیارم؟باتشکرپاسخ:سلام . مسلما امید هست و میشه . میتونی واسه گرفتن انگیزه و راه کار اولیه تماس بگیری با صاحب این مطالب زیبا 09358960503

zeinab

ساعت13:04---12 بهمن 1390

سلام ، میشه بگید این طرح کی مجددا ثبت نام داره ؟من در حال حاظر دارم خوب پیش میرم ولی ترجیح مید م تنها نباشم
پاسخ:سلام . دقیق نمیدونم . شاید دیگه ثبت نام نکنه چون ظرفیتش تکمیل هست ولی خوب بازم دقیق نمیدونم خودم . مشاوره خصوصی تلفنی اگه آقای افشار قبول کردن باهاشون بگیر

سارا

ساعت22:09---11 بهمن 1390

- [ایمیل]

سلام من گاهي حوصله ي خوندن ندارم و لي سعي مي كنم بخونم معلممون ميگه شما خسته ايد 2روز درس نخونيد شما به من چه پيشنهادي داريد از كمك ها و وراهنماييتان متشكرم
پاسخ:سلام . دقیقا این روزها " بهمن ماه " زمان افت و زوال و بی انگیزگی های خیلی از کنکوری هاست که به خواب زمستونی معروف هست . باید انگیزه ها رو حتی با مطالعه و خوندن اجباری هم بالا نگه داشت و نگذاشت تا عادت نخوندنو کم خوندنو کم کیفیت بودن برات بشه موندگار و شاید هم موثر روی دراز مدت خودت . به اهداف اولیه ات فکر کن و اینکه خیلی ها الان اینجوری شاید شدن ... پس تو نباش و ادامه بده موفق باشی

هومن

ساعت22:23---10 بهمن 1390

نميدونم چي بگم

فاطمه

ساعت18:16---10 بهمن 1390

[وب سایت]

سلام استاد!امیدوارم حالتون خیلی خوب باشه. راستش ایندفه برخلاف دیگه ایمیل هام با انرژی وامید اومدم.میدونم خیلی گذشته ولی میخوام تلاشمو کنم.یه ماه پیش از قلمچی بخاطر ناامیدی وبی برنامه شدن انصراف دادم.حالا به خودم اومدم.برنامه آزمونای گاج رو خودم برای خودم دسته بندی کردم واز اول دوهفته ای یکبار سوالارو از دوستام میگیرم وتوخونه آزمون میخوام بدم. استاد،آره واقعا من درک کردم که اون پیرمرد توی پارک و...هنوزم منتظر ماهستن! میخوام ببینم کمکم میکنین؟تا باکمک استاد خوبمون این راه رو تاآخرش طی کنم؟بنظرشما میشه امیدی به پزشکی یا فیزیوتراپی و...داشت؟ ممنونم استاد!منتظر جوابتونم..........
پاسخ:سلام . مسلما همین طوره .... آقای افشار عزیز به سوالات دیگه پاسخ نمیدن و در قالب طرحی در یک وب دیگه دارن با عده ای کار می کنند وووو میتونید بهشون تماس بگیرید و باهاشون صحبت کنید ایشون کاری که جواب نده انجام نمیدن و حتی همین الان هم چند نفر از بچه های صفر کیلومتر تجربی و ریاضی گرفتن تا باهاشون کار کنند و با هم پیش بیان . تماس بگیرید و مشکلتون رو مطرح کنید 09358960503

zeinab

ساعت6:38---6 بهمن 1390

سلام الان صبحه پس صبحتون به خیر شما برام شدید بمب انرژی هر وقت کم میارم میام و از مطالبی که گذاشتید میخونم بعدش به طرز خارق العاده ای به کشش و جاذبه ی زیاد درس میخونم، واقعا ازتون ممنونم خیلی خوشحالم ازین که باهاتون آشنا شدم نمی دونم اگه شما نبودید چه بلایی سرم می اومد !

zeinab

ساعت18:25---4 بهمن 1390

مجددا سلام شرمنده که دوباره اومدم میخوام کمکم کنید واقعا احساس شکست می کنم ازین وضعیت خفت بار تو درس اختصاصی رشتم شما راست میگید منم مثل بقیه هیچوقت درصدم تو ریاضی به بالای15 نرسیده ترازم هم حدود7800 خیلی میترسم ازین که بهتر نشه این وضع ،من اون پستی رو که راجع به دروس تحلیلی گذاشتید خوندم فک میکنم تا حدودی نزدیکم به این روشی که شما ذکر کردید ولی منبع تستیم همونطور که گفتم میکرو بانکه راستشو بخواید بعضی وقتا وحشت میکنم که برم سراغش میشه یه کتاب یا منبع معرفی کنید که ویژگی هایی رو که اونجا گفتید داشته باشه؟ چند تا هم اگه شد موردی نداره چون کتابخونه ای که عضوش هستم همه جور کتاب کنکوری داره بررسی میکنم اونی که جالبتر بود تهیه میکنم ،فقط اگه ممکنه زودتر جواب بدید من اوضام خیلی قمر در عقربه نمیخوام دیرتر ازین بشه هرچند خیلی دیر به خودم اومدم بازم معذرت به خاطر بازگشت دوباره!
پاسخ:هر کاری شروع داره و شروع و اولین قدم میشه گفت سخت ترین گام هست . کتاب منحصری این ویژگی ها رو نداره ولی کتاب آقای عبدالرضا منتظری در ریاضی پایه که شنیدم با یه انتشارات دیگه غیر از گاما چاپ شده خیلی خوب و خاص هست . موفق باشی ... تلاش کن و بخون ... اولش یکم آره .... ولی کم کم عاشقش میشی و برات راحت میشی ... کم کم بخون و تست بزن و برو جلو

zeinab

ساعت16:58---4 بهمن 1390

سلام وقت به خیر ،من طبق راهنمایی آقای افشار ریاضی رو از مطالب پایه ای مثل تابع و مثلثات شروع کردم و خوندم حالا رسیدم به حد کتاب حسابان و دیفرانسیل رو خوب عمیق خوندم و کاملا متوجه شدم ولی همین 5 دقیقه پیش که داشتم ازش تست آموزشی میزدم انگار که هیچی نخوندم (پریروز کتابارو خوندم) واقعا دلسرد شدم بذارید روش مطالعه مو بگم :مثلا شنبه کتاب و جزوه مو می خونم دوشنبه تست آموزشی میزنم ، چهارشنبه تست سنجشی ،جمعه هم نکات رو مرور میکنم موقع خوندن تابع و مثلثات به این مشکل نخوردم فکر کنم به خاطر اینه که زیاد تکرار و ازشون استفاده شده ،ولی حد... شایدم به خاطر منبع تستمه (میکروبانک) میشه بگید چکار کنم؟
پاسخ:سلام . خوب میکرو بانک خوب نیست برای شروع و استارت این کار و اگه بری سراغ منابع جزئی تر و نه کلی و پیشرفته بهتره مثلا حتی آبی قلم چی .... مشکلی تو روزهایی که رفتی سر وقتش نبوده و مشکل اصلی رو چیزی بوده که ازش میخوندی رویا آزاد

رقیه

ساعت20:37---30 دی 1390

- [ایمیل]

سلام متن خوبی بود فقط من مشکلات حاشیه ای زیاد دارم

zeinab

ساعت17:55---30 دی 1390

سلام ببخشید که یه سوالو دوبار تکرار کردم میخواستم بگم من حفظمو متوقف کردم چون با زیاد شدن حجم محفوظات نیاز به تکرار و وقت زیاد هست که من ندارم و تصمیم گرفتم همونطور که گفتم خوب خوب درس بخونم و بعد از کنکور برم حفظ یک ساله ولی یه مطلب هست که نگرانم میکنه اونم این که میشه از دانشگاهی که انشا لله پذیرفته شدم یه سال مرخصی بگیرم ؟چون شرط حفظ یک ساله اینه، متشکرم از اینکه از هر لحاظ حواستون هست(با توجه به مشغله زیادتون!) راستی من تمایل دارم عضو طرح بشم و به سایتی که معرفی کردید سر زدم منتها دقیقا نمی دونم باید چکار کنم ، با توجه به راهنمایی آقای افشار و اینکه حجم تکرار قرآن که کم شده الان ساعت مطالعم ب 10 ساعت رسیده دارم سعی می کنم بیشترش کنم راستشو بخوای خودمم باور نمی کنم همچین پیشرفتی رو !(ببخشید طولانی شد خیلی خوشحالم به خاطر ذوق زیاده....)
پاسخ:سلام . حداقل باید یک ترم رو معادل حدودا 5 ماه بری و امتحانات رو پاس کنی و بعدش در صورت موافقیت با مرخصی میتونی . خوب طرح مشاوره " کادر مشاوران " هم اکنون پر شده و حتی 32 نفر هم در اولویت پذیرش اعضای عوض بدل هستند ... کسایی که با توجه به ارائه مطالب و سوالات و مطالببعدی تمایا دارن مشاوره خصوصی بگیرن میتونند با خود آقای افشار صحبت کنند و یا در صورت داشتن سوالات اورژانسی به ایشون زنگ بزنند 09358960503

soo

ساعت21:12---28 دی 1390

- [ایمیل]

سلام آقای افشار.من یه دانش آموز ریاضیم که خیلی خیلی دوس داره پیشرفت کنه.اما متاسفانه نمی تونه.آقای افشار.من اولای سال خوب شروع کردم.اما کم کم اونقدر وضعم خراب شد که ...درصد هام و رتبه ام تو مدرسه افت کرد.درحالیکه بودن تو مدرسه کسایی که خیلی پیشرفت کردن و همون موقع هایی که من داشتم افت می کردم؛اونا روز به روز بهتر می شدن...تو درسهایی که فوق العاده قوی بودم الان جزو متوسط هام...سرتونو درد نیارم آقای افشار.خیلی روزای سختیو دارم میگذرونم.نمی تونم بگم که چرا دارم افت می کنم.چون همش دلایل مسخره هست (برای دیگران)مثل اینکه
پاسخ:سلام عزیزم . امیدوارم که حالت خوب باشه . بچه های پشتیبانی میدونن که طاقت یک لحظه شنیدن این حرف خا رو ندارم و به همین خاطر ازم خاستن که بیام و حرفهات رو بخونم... تماس بگیر تا با هم صحبت کنیم 09358960503 صبح ها از حدود 9 تا ساعت 17 برای این دو هفته ای که دانشجوها امتحان دارم و استادها بیکارن وقت دارم . البته اگه اشغال بود پیامک بده یا دوباره تلاش کن .

zeinab

ساعت20:54---28 دی 1390

سلام امیدوارم حالتون خوب باشه راستشو بخواید من همه جور لالایی مشاوره ای در مورد درس خوندن و تمرکز و ... بلدم ولی با خودم روراست نیستم ،هستما ولی نمیدونم چکار باید بکنم (هدف)،رفتم وبسایت گزینه 2 کارنامه سال پیشو ببینم بسته بود میخوام بدونم مثلا واسه رشته های مهندسی دانشگاه زنجان بدترین رتبه چیه ؟ من خیلی مونده تا برسم به مهندسی شیمی ، یا معمار ی(طراحی صنعتی) ؟


یه سوال! نخندیدا ! من داوطلب 90 بودم رشته ریاضی من هیچوقت به ترازم توجه نکردم برام درصد مهم بوده ولی حالا که فکر میکنم اصلا نمیدونم تراز چیه ؟(میشه بگید؟) چقد باشه خوبه ؟مالمن 7200شد تو آزمون سنجش خوبه یابد؟ اینم بگم رتبه ی تخمینیم مطابق 90 شده بود !


22021


به نظرم برای یه فارغ التحصیل بدتر ازین نمیشه !پاسخ:سلام . به این چیزها فکر نکن و توجه خودت فقط برای اینکه بتونی روزهای خودت رو ب بهترین شکل ممکن و با توجه به توضیحات تلفنی آقای افشار بهتر و بهتر کنی .. از الان به هدف اصلی فکر کنی .. خسته میشی و کمرت میشکنه و تحمل دیدن این فاصله رو نداری و دست به کار نمیشی . احساس میکنی با خودت نمی تونی کنار بیای و برنامه بریزی میتونی اگه طرح بازم ثبت نام می کرد از ماه آینده بیای به جمع بچه ها و اگر هم تمکن مالی داری اگه آقای افشار وقت داشتن باهاشون مشاوره خصوصی بگیری تراز فعلی هم خوب نیست سلام . درصد رقابت تو با خودت و تراز رقابت تو با دیگران هست . مثلا امکان داره درصدت خیلی کم باشه در فلان آزمون و فلان درس مثلا 25 ولی ترازت به نسبت خوب باشه و این نشون دهنده اینه که چون سطح آمادگی جمع پایین بوده یا سوالاتش سخت بوده ... تو در بین اونا بازم خوب بودی و بهت تراز خوبی داده ... تراز سنجش باید بالای 10 هزار باشه .. سعی کن کم کم ببیش بالا تا نتیجه بگیری ...وضعیت الانت خوب نیست . ناراحتی نکن ... به لطف همون قرآنی که داری حفظ میکنی کمر همت رو ببند و از همه لحظه هات در جهت همونی که دوست داری بشی و هدفت استفاده کن و سعی کن همه کارای زندگیت رنگ و بویی از اونی رو داشته باشه که میخوای

zeinab

ساعت9:16---27 دی 1390

سلام نمیدنم کار درستیه یا نه ولی این نوشتنا بهم آرامش میده حس میکنم حرفامو میفهمید حرفایی که مشاور خودم نمیفهمه من یرنامه یه روزمو براتون مینویسم ببنید خوبه ؟ راستی به قول خودتون من خیلی میزنم تو جاده خاکی وکلی با خودم کلنجار میرم که اینجوری نشه ولی بازم.....همش به اتفاقاتی که اطرافم می افته ،به عملکرد و حرفای اطرافیان فکر میکنم آخرشم با خودم میگم به من چه که فلانی چی گفت و چیکار کرد و گذشته و رفته و بی خیال و...

بگید من چکار کنم با این ذهن آشفته ؟ البته بیشتر موقع خوندن درسای سخت اینطوری میشه
اینم برناممه:

6/20-6/45 :22 تا لغت زبان

6/45-8/00:صبحانه

8-9/30:قرآن

9/45-11:20 تست از مبحث کار و انرژی(فیزیک)

11/15-12/30:درس 1تا3 معارف

15-18: نصف اول فصل 3 شیمی پیش (ژرف اندیشان) البته با تقریبا 1ساعت جاده خاکی
21/30-23 :تابع


پاسخ:سلام . باید از همه هیچ فتزغ بشی و کاری کنی اگه 20 درصد هم میخوای مایه بذاری و بخونی ... همون تمام و کمال باشه و خالص و کم کم این حرکت رو قوی تر کنی تا حست درست بشه . وقت و فاصله ای که برای صبحانه گرفتی خیلی زیاده و از طرفی هم بعد ساعت 18 و از 12:30 تا 15 خیلی خوب کار نکردی ... کارت همین حجم ولی فشرده تر بود خیلی بهتر بود ... مثلا ساعت پایان کارات بود 8:30 بجای 23 و اینجوری میشه حتی از اون تایم باقی مونده تا 11 هم استفاده کرد و اونم خوند

zeinab

ساعت13:57---25 دی 1390

از این که اینقدر خوبید خیلی خیلی خیلی خیلی ممنونم پاسخ:موفق باشی

zeinab

ساعت12:29---24 دی 1390

دوباره سلام من با آقای افشار تماس گرفتم اگه میشه بگید این متنو بخونن و جوابمو بدن . جناب افشار توضیحاتی که دادید خیلی عالی بود باز هم تشکر پاسخ:سلام به شما . افشار هستم . برنامه ریزی بلند مدت و میان مدت حدودی در ذهنت باشه و اینکه اگه با این سرعت پیش بری کی تا کجا می رسی ولی عمل کردنت فقط برای همون جوری که گفتم بهت " روزانه " باشه . تو وب جایی نیست که این قسمت ها مشخص شده باشه ولی مسلما خودت میتونی این ارتباط ها رو کشف کنی ... چون فارغ التحصیلی ...پیش نیاز هر جا رو بدون ... اون رو مبحثی بخون ... یعنی اگه تابع تو دوم و سوم هست ... همه رو باهم جمع کن و در کل مبحث تابع رو جمش کن ... بعدش هم به دنبال چیزی بگرد که میخواد زنجیره بعدی رو کامل کنه و سپس به دنبال زنجیره های کوتاه تر و در آخر مباحث گسسته . این کاری هم که گفتی میتونی انجام بدی و بعد زمان بذاری ولی مراقب باش که از درون هم بدونی شاید بعضی جاها نتونی به همون خوبی برنامه روی کاغذ کار رو جمش کنی . موفق باشی در کل کار داشتی از همین جا سوالاتت رو بپرس تا عزیزان پاسخ بدن خودم در وبلاگ برای بچه های طرح کار می کنم , و بخش مشاوره خصوصی برای علاقه مندان www.knkr91.mihanblog.com

zeinab

ساعت1:18---23 دی 1390

سلام کارتون واقعا قابل تحسینه ممنونم ،اگه مشکل منو حل کنید ممنون ترم میشم من از اوایل مهر شرو به خوندن کردم(من جز نودیام)اون اوایل نسبتا خوب بود ولی رفته رفته وضع خرابتر شد یعنی میشه گفت یه هفته درمیون می خوندم ولی الآن از این بلا تکلیفی خسته شدم من الان سه مه و بیست روزه که شرو کردم ولی هنوز حتی به یک چهارم مطالب هم نرسیدم اینم اضافه کنم که من از تیر ماه 90شرو به حفظ قرآن کردم و الان حافظ6جز هستم و به هیچ وجه حاظر نیستم اینکارو کنار بذارم روزهای زوج 2ساعت در کلاس حفظ شرکت میکنم و روزانه حداقل 2ساعت صرف این کار پر برکت میکنم با یه حساب سرانگشتی و با شناختی که از خودم دارم تقریبا روزی 6ساعت میتونم به درس اختصاص بدمو خیلی مایلم که تا عید نوروز کلا همه درسارو جمع کنم و میدونم که میتونم میشه راهنماییم کنید من رشته ریاضیم میشه یه شماره و یه وقت تعیین کنید من تلفنی ازتون مشاوره بگیرم؟ اگه زود تر جوابمو بدید ممنونتون میشمپاسخ:پاسخ:سلام به شما . امیدوارم که حالتون خوب باشه . خب بحث کلاس قرآن بجای خود ولی اگه قرار باشه با وجود عقب موندگی شما شما تو نیمسال دوم فقط 6 ساعت بخونی .. خوب موفق شدن در کنکوری که حتما ایده آل ها رو هم میخواید میره تو حاشیه . اگه دو ساعت ثابت رو میخوای به این کار اختصاص بدی که مسلما هم لذت و شیرینی خاص خودش رو داره عالیه ولی 4 برابرش بخونی و اونم با همه قوا و توان .. به جناب افشار زنگ بزن . شنبه از حدود 8 صبح تا 5 بعد از ظهر ... اگه اشغال بود تلاش کن . این تایم خالی ایشون هست با توجه به تعطیلی اربعین

zeinab

ساعت12:35---21 دی 1390

سلام همه این مطالب حقیقته خیلی هم به آدم انگیزه میده ولی مشکل از جایی شروع میشهکه وقتی کتاب جلوت باز میشه با انگیزه و اشتیاق شروع به خوندن میکنی و میرسی به مساله ای که همیشه برات مبهم بوده (و وسع شرکت در هیچ کلاس کنکوری رو نداشته باشی ) اونوقت تمام اون شور و حال به خاطر یه سوال نابووووووووووووووود میشه
پاسخ:سلام . مثل شما بچه ها کم نیستند ولی برکت و نشونه های خدا رو به نکات کلاس کنکور باید ترجیح داده که اگه بری به سمتش حتما بدستش بیاری و این عدل خداست

ali

ساعت10:49---19 دی 1390

[وب سایت]

سلام . خیلی مطلب قشنگی بود ممنونم .


فقط برای مزاح: یه سوتی داده بودین:


یادگاری از دوران شیرین راهنمایی و دبیرستان ... کجاست ... کوش اون دختر ؟؟؟؟!!!!:


تا بعدD
پاسخ:سلام . عجب نکته بین ....

Fateme

ساعت21:58---18 دی 1390

Salam.man emruz 10tomano variz kardam nemidunestam por shodeپاسخ:سلام . بله تایید شد تماس بگیرید به جناب افشار 09358960503

سلام

ساعت14:42---17 دی 1390

مثا من اگه بخوام یه مشاور بگیرم که هر هفته چک کنه ببینه چکار و کردم و بهم مشاوره بده..چقد باید هزینه بدم؟؟پاسخ:سلام بستگی داره . طرح چون بهش یارانه تعلق میگیره فقط 10 هزار تومان کلیه خدمات مشاوره + تماس تلفنی در هفته ولی الان دیگه پر شده فکر کنم و مشاوره خصوی تلفنی با آقای افشار هم با خودشون باید صحبت کنید ... 09358960503

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: